مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
وبلاگ بسیج در جهت بصیرت افزایی
وبلاگ بسیج در جهت بصیرت افزایی
آخرین خطبه سوزناک حضرت علی علیه السلام در مسجد کوفه(خطبه۱۸۲)
حضرت در آخرين هفته عمر خود خطبهاى طولانی ایراد فرمود كه آخرين خطبهاش بود. و قبل از فرارسیدن جمعه بعدی به دست ابن ملجم ملعون ضربت خورد و به شهادت رسید.
نوف بوکالی نقل میکند که حضرت در حالی که بر روی سنگی ایستاده بود و لباس پشمینهای بر تن داشت و پیشانی او مانند زانوی شتر به خاطر سجدههای زیاد پینه بسته بود در کوفه این خطبه را خواند. این خطبه طولانی است و در آخر آن فرمود:
«أيْنَ إخْوَانِى الَّذِينَ رَكِبُوا الطَّرِيقَ، وَ مَضَوْا عَلَى الْحَقِّ؟ أيْنَ عَمَّارٌ؟ وَ أيْنَ ابْنُ التَّيِّهَانِ؟ وَ أيْنَ ذُوالشَّهَادَتَيْنِ؟ وَ أيْنَ نُظَرَآؤُهُمْ مِنْ إخْوَانِهِمُ الَّذِينَ تَعَاقَدُوا عَلَى الْمَنِيَّةِ؟ وَ ابْرِدَ بِرُءُوسِهِمْ إلَى الْفَجَرَةِ؟
ثُمَّ ضَرَبَ بِيَدِهِ عَلَى لِحْيَتِهِ الشَّرِيفَةِ الْكَرِيمَةِ، فَأطَالَ الْبُكَآءَ؛ ثُمَّ قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ:
أوْهِ! عَلَى إخْوَانِى الَّذِينَ تَلَوُا الْقُرْءَانَ فَأحْكَمُوهُ، وَ تَدَبَّرُوا الْفَرْضَ فَأقَامُوهُ. أحْيَوُا السُّنَّةَ، وَ أمَاتُوا الْبِدْعَةَ. دُعُوا لِلْجِهَادِ فَأجَابُوا، وَ وَثِقُوا بِالْقَآئِدِ فَاتَّبَعُوهُ.
«كجا هستند برادران من كه سوار بر مركب راه حقّ شدند، و طريق را به خوبى پيمودند؟ آنان كه بر اساس حقّ گذشتند، و جميع اعمال و اقوالشان را بر اين مدار قرار مىدادند. عمّار كجاست؟ ابن تيّهان كجاست؟ حذيفه ذو الشّهادتين كجاست؟ امثال و نظائرشان كجا هستند كه با مرگ عقد اخوّت بستند، و با يكديگر پيمان نهادند كه تا حدّ شهادت و خوابيدن در بستر موت، دست از حمايت برندارند؟ آنان كه شهيد شدند و سرهاى آنها را به نزد فجره و فسقه و جنايتكاران روزگار همچون معاويه بردند.
در اين حال حضرت دست خود را به محاسن مباركش زد، و گريۀ طولانى نمود؛ و پس از آن فرمود:
آه! بر آن برادران در گذشتۀ من كه قرآن را تلاوت كردند، و آن را استوار و محكم داشتند. و در واجبات تدبّر كردند، و آنها را اقامه نمودند. سنّت را زنده كردند، و بدعت را كشتند. به جهاد دعوت شدند و اجابت نمودند. و به قائد و رهبرشان وثوق داشتند و از او پيروى كردند!»
ثُمَّ نَادَى بِأعْلَى صَوْتِهِ: الْجِهَادَ، الْجِهَادَ! عِبَادَ اللَهِ! ألاَ وَ إنِّى مُعَسْكِرٌ فِى يوْمِى هَذَا، فَمَنْ أرَادَ الرَّوَاحَ إلَى اللَهِ فَلْيَخْرُجْ.
«و پس از آن با بلندترين فرياد خود ندا در داد: جهاد، جهاد! اى بندگان خدا! آگاه باشيد كه من همين امروز تهيّۀ سپاه مىبينم و به سوى معاويه حركت مىكنم؛ هركس مىخواهد به سوى خدا برود، خارج شود.»
قالَ نَوْفٌ: وَ عَقَدَ لِلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ فى عَشْرَةِ ءَالافٍ، وَ لِقَيْسِ ابْنِ سَعْدٍ رَحِمَهُ اللَهُ فى عَشْرَةِ ءَالافٍ، وَ لأبى أيّوبَ الأنْصارىِّ فى عَشْرَةِ ءَالافٍ، وَ لِغَيْرِهِمْ عَلَى أعْدادٍ اخَرَ وَ هُوَ يريدُ الرَّجْعَةَ إلَى صِفّينَ.
فَما دارَتِ الْجُمُعَةُ حَتَّى ضَرَبَهُ الْمَلْعونُ ابْنُ مُلْجَمٍ لَعَنَهُ اللَهُ. فَتَراجَعَتِ الْعَساكِرُ، فَكُنّا كَأغْنامٍ فَقَدَتْ راعِيَها تَخْتَطِفُها الذِّئابُ مِنْ كُلِّ مَكانٍ.
«نوف بكالى گفت: در اين حال براى حضرت امام حسين عليه السّلام پرچمى بست با ده هزار نفر، و براى قيس بن سعد بن عباده پرچمى با ده هزار نفر، و براى أبو أيّوب انصارى با ده هزار نفر، و براى غير از اينها پرچمهاى ديگرى، و اراده داشت به سرزمين صفّين براى جنگ با معاويه برگردد.
هنوز جمعه كه روز خطبه و جماعت است نرسيده بود كه او را ابن ملجم ملعون با شمشير زد. سپاهها و عسكرها همه بازگشتند، و ما مانند گوسفندانى شديم كه چوپانشان مفقود شده و گرگها از هر جانب آنها را مىربودند.» .
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط حضرت مادر (س) در 1403/01/13 ساعت 09:52:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |