شهیدانه


پاش قطع شده بود …
خواستم ببندم ڪه گفت : « برو سراغ بقیہ زخمی ها .»
گوش ندادم ؛
همان پای قطع شده ش رو برداشت و ڪوبید توی سرم .
گفت : « اگر بیای جلو با همین می زنمت !»
رفتم سراغ بقیہ .
صبح شد ، دیدم چشم هاش بہ آسمون بود …
چشم هاشو با دستم بستم .

  • 5 stars
    نظر از: اكرم جلالي
    1397/12/06 @ 05:18:31 ب.ظ

     

    چه دردناکه

  • پاسخ از: حضرت مادر (س)
    1397/12/06 @ 08:16:17 ب.ظ

    حضرت مادر (س) [عضو] 

    خدا اجرشون بده شهدای عزیز را

  • 5 stars
    نظر از: طاهره كاظمي
    1397/12/04 @ 04:26:12 ب.ظ

     

    خیلی ایثار گر بودن شهدا

  • پاسخ از: حضرت مادر (س)
    1397/12/04 @ 05:58:57 ب.ظ

    حضرت مادر (س) [عضو] 

    بله بیخودی لایق شهادت نشدن

  • 5 stars
    طيبه عليخاني
    نظر از: طيبه عليخاني
    1397/12/04 @ 03:53:42 ب.ظ

     

    شهدا شرمنده ایم

  • پاسخ از: حضرت مادر (س)
    1397/12/04 @ 05:55:35 ب.ظ

    حضرت مادر (س) [عضو] 

    واقعا شرمنده ایم

  • 5 stars
    نظر از: ليلا بيرامي مهرآبادي
    1397/12/02 @ 05:18:54 ب.ظ

     

    شهدا دست مارو هم بگیرید

  • پاسخ از: حضرت مادر (س)
    1397/12/03 @ 06:33:10 ق.ظ

    حضرت مادر (س) [عضو] 

    ان شاءالله

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.