مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )

گفتتد که رفته‌اے سفر با یاران
سوغات برایمان بیاور باران

#دلتنگ‌ترین کودک دنیاهستم?
آغوش خودت را بگشا #باباجان

#شهـــــدا_بازهم_شرمنده_ایم

#این_صاحبنا ❤️

ای صاحب و مولای ما ۰۰۰

جمعه ها عمقِ نگاهم
طولانے تر است !
تا چشم ڪار میڪند
تو نمـی آیـی …

?اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ

سادگی نگاهتان ..
آنگاه ڪہ بر عمق جانم می نشیند …
شرم حضورم را
در سڪوت چشمانتان می بینم 

و وجودم سراسر ..
پر می شود از احساس گناه ..
و من هنوز در جدال گناه و استغفار
موج می خورم …

?شانزدهم آذر ماه سالروز شهادت ۱۴ شهید مدافع حرم

✅تقسیم ارزاق بندگان توسط اهلبیت علیهم السلام

روزی قنبر غلام أمیرالمؤمنین امام على علیه السلام به درب خانه ی امام عليه السلام آمد و آن حضرت عليه السلام را در خانه ندید از حضرت فضه رحمة الله عليه خدمت کار منزل جویای حال امام عليه السلام شد گفت: مولا برای تقسیم ارزاق بندگان به آسمان رفته است این سخن بر قنبر سنگین آمد و آن را حمل بر مزاح یا اشتباه کرد و به سمت نخلستان رفت آن جا امام عليه السلام را زیارت کرد و ضمنا گفتار حضرت فضه رحمة الله عليه را برای امام عليه السلام به عنوان شکایت از او نقل کرد امام عليه السلام فرمود: ساکت باش ای قنبر تو گویی هنوز آن چنان که باید به ولایت ما اهلبيت عليهم السلام ایمان نیاورده ای آن گاه دستی بر چشم های قنبر کشید و فرمود: چه می بینی؟ قنبر می گوید: آسمان ها و زمین را مانند یک دانه ی گردو در دست مولا مشاهده کردم

?شرح اربعین قاضی سعید قمی،ص۵۶۶
?حبل المتین،ج ۲ ص ۱۷۵